اه چه دوران قشنگی داشتیم .... درضمیرعشقی قدم میزاشتیم....
اه چه دوران قشنگی داشتیم
درضمیرعشقی قدم میزاشتیم
دل به تودادم ودلبری میکردی
رزوهای محال را سروری میکردی
درخیالم عاشق بودم و ، توچه کردی دل
ازنفس افتادبودم ، دلبری کردی دل
صحبت ازشاهی عشق بود ، بخودم بالیدم
تگیه برعشق زدم و ، خواب تورا میدیدم
پای اسمت همه جا اسم منم حک میشد
ضجه وسیاهی شب به سپیده ختم میشد
صحبت ازعهدوقرا بودوعمرکوته ما
خواهدآخربگیرد برات ، غلام از شما ؟
غ..ر..آ
[ پنج شنبه 95/10/16 ] [ 7:54 صبح ] [ غلامرضا رمضانی آقداش ]